بدون عنوان
عشق من سلام اومدم کمی بنویسم امروز ١٢ آبان ماه سال ١٣٩٢ هست
آروشای گلم امروز ده ماه و بیست و دو روزت هست چهار تا دندون در فک بالایی درآوردی و دو تا دندون هم در فک پاینی - دخترم این روزها کاملا شلوغیت مشهود هست. مامان هم خیلی دوست داره و همچنین بابا- دختر مثل ماهم کلمه بابا و به به را می گی خیلی هم شیرین تلفظ می کنی -کلمه ماما را خیلی کم تلفظ می کنی - کلمه جیز که برای خطر بکار بردم هم می گی- دیشب که بغل بابا بودی چند بار گازش گرفتی فکر کنم داری دندوناتو امتحان می کنی که ببینی چقدر تیزه - ولی تا حال مرا گاز نگرفتی - ولی امیدوارم که این عادت بد را بذاری کنار و دیگه تکرار نشه- عشقم کمی هم سرما خوردی نمی دونم کجا سرما می خوری فکر کنم از بچه ها ی مهد می گیری- ولی تو قوی هستی و هیچیت نمی شه-
دیشب اولین شبی بود که نذاشتی خوب بخوابم چون همش شیر می خواستی و سیر مونی نداشتی- نصف شب بردمت آشپزخونه و فرنی انجیر و چایی بهت دادم تا کمی سیر بشی بعد آوردمت که بخوابونم یه ساعت بیشتر نخوابیدی دوباره برای شیر بلند شدی امیدوارم که امشب اینجوری نباشی آخه تو خیلی دختر خوبی هستی و مامان را اصلا اذیت نکردی انشاء اله بعد از این هم اذیت نمی کنی- تو فرشته آسمونها هستی - تو تک دختر مامان و بابایی-
چون یواش یواش می خواهی راه بیفتی می خوام برات کفش بخرم - تا با کفش راه بری و پاهات قوی بشه عشقم-
مهر و ماه من خیلی دوست دارم -